تجربه اولین استخر
ویانا برای اولین امروز رفته استخر صبح که از خواب بلند شد به ویانا گفتم سریع صبحانه بخوریم برویم استخر موقعی که رفتیم استخر خیلی همه چی برای ویانا جالب بود بعد از استخر رفتیم خانه ناهار خوردیم بعد از ناهاررفتیم ارایشگاه خیلی روز خوبی بود ولی ویانا هر کاری براش انجام میدهم و سعی میکنم دوست خوبی براش باشم ولی با لجبازی هایش که خیلی زیاد مجبور میشوم کاری کنم که دوست ندارم چون تنبیه مامان وحیده اکثرا دادزدن خیلی هم پشیمان میشوم از این رفتارم ولی واقعا ویانا اصلا گوش به حرف نمیدهد هدف من فقط دوستی با ویانا است نه رابطه ای که فقط من هر چی میگم ویانا گوش کن خیلی دوست دارم رابطه ام باویانا خیلی صمیمی باشد و جای خواهر و تنهایی ام و خیلی چیزهای دیگر بر...
نویسنده :
مامان ويانا
19:58
تولد سه سالگی ویانا که امسال مامان پروین برای ویانا تولد گرفته بود.
بدون عنوان
مامان وحیده چند وقتی توی اداره دسترسی به اینترنت ندارد فعلا نمیتوانم عکسهای ویانا را بگزارم
نویسنده :
مامان ويانا
16:59
دختر نازم تولدت مبارک
عزیز دلم نفسم زندیگم دوست دارم تو همه وجود من هستی دوست دارم تولد سه سالگی مبارک
نویسنده :
مامان ويانا
16:56